Sunday, June 18, 2006

شک

خوب چه انتظاری داری؟! اینکه تو همه چی شک کنم. یعنی خودمم فکر می کنم همین درست باشه، اما، اما، اما اون دکارت بدبختم دید که باید بگه من فکر می کنم پس هستم. دید که باید چیزی رو قبول کنه که حتی قبول کردنی بودنش رو هم از قبل پذیرفته.

ببین مفاهیم یه مشت آشغالند. مفاهیم؟ یه؟ مشت؟ آشغالند؟ اینا چی بودند من گفتم. اینا؟ چی؟ بودند؟ من؟ گفتم؟ وای... دیوانه کننده است. کلمات تک تک خود مفاهیمی دارند که برای توضیح آنها از کلمات دیگر استفاده می کنیم. یه دور بی نهایت مزخرف.

یه دیکشنری بردار. حالا یه کلمه رو توش پیدا کن، تو تعریف معنی اون چند کلمه هست، اونا رو هم پیدا کن... خوب من می دونم دوباره بر می گردی به کلمه اولت.

خوب از این دورای تسلسل زیادند. خوب؟ از؟ این؟ دورای؟ تسلسل؟ ....

وای ... گیر نده، خوب چی کار کنم مجبورم کلمات رو بگم تا چیزی بگم. چیزی؟ کلمات؟ ...






خوب این یه تیکه سفید بالا که چیزی ننوشتم، راضیت می کنه؟ ببین می دونم همه اینا چقدر پوچه. ولی خوب پوچی هم خودش پوچ. پوچی؟ پوچی خودش پوچ؟ پوچی خودش پوچ خودش پوچه؟ ...

این بالا که سفیده به نظرم یه فرقی با این تیکه سیاه ها، با اینایی که ما بهش می گیم کلمه و فکر می کنیم داریم زبانمون رو، روی کاغذ می آریم، داره. می فهمی؟ پس یه چیزی هست. اون سفیدا حس متفاوتی بهت می ده. شاید مفاهیم دیگه ای رو هم بهت القا کنه. پس اون یه چیزی هست. وای ... پس یه چیزی یه چیزی هست.

اصلا من اصالت لذت رو می پذیرم. لذتم همون حسیه که درونمه. آره، دارم تعریف می کنم. به خاطر اینکه هنوز تو همین دنیام. درگیر همین زبان و تو و یه چیزایی که یه چیزایی هستند، هستم.

دیگه حداقل اینو می فهمم که یه چیزی رو خوشم می آد یا نه؟ اینو نمی تونی ازم بگیری. یعنی ... یعنی... من گشنمه. ماکارونی دوست دارم. دوست دارم یعنی خوشم می آد. خوشم می آد یعنی؟ ... وای گیر نده، شاید یه حس زیستی. مثلا شاید با چندتا مولکول و ژن و DNA قالب گفتن باشه.


باشه، باشه، می دونم در گیر زمانیم. می دونم ما یا گذشته ای هستیم که رفته یا آینده ای هستیم که نیامده. می دونم در حال نیستیم. می گی در حال هستیم. خوب تمام شد. تا بگی در حال هستیم، حال تمام شد. پس ما نیستیم. یعنی اگرم باشیم، خیلی سریع تموم میشیم. میشیم یه چیز دیگه.

غورباغه سرخ کرده آبی داشت پرواز را به خاطر بسپار. خوب شد؟ دنبال بی معنایی ای؟ اینم بی معنایی. برای وجودی که نیست، دیگه چه فرقی می کنه. غورباغه چه گهیه و چه غلطی می کنه. اما... اما... وایسا...

تو داری به چی نگاه می کنی؟ به کاغذ؟ به چی؟ به کاغذ؟ کاغذ. کاغذ. ایناهاش بگیر. وای لازم نیست تعریف کنم، این کاغذ است. این... این یعنی همین که الان دارم بهت می دم، کاغذه. الان، یعنی همین الان. یعنی نه، منظورم اینه که الانی که می آد و من کاغذ رو بهت می دم و تو می گیری. لحظه ای که تو دست هردومونه و من ولش نکردم.

وای لامصب دیگه قبول داری که تو اون لحظه، یعنی اون لحظه که کاغذ تو دست هردومونه و من هنوز ولش نکردم، داریم مفاهیم رو منتقل می کنیم.

یعنی... یعنی... نه نمی خوام دیگه اشتباه کنم، منتقل نمی کنیم، داریم مفاهیم رو به هم سایش می دیم. داریم حس می کنیم.

حس؟ باشه، باشه دیگه نپرس. حس نه! حس نه! همون! همون! همون! همون!

آره پیداش کردم! اون کثافت های نخستین، منظورم انسان های نخستین، می گن حرف نمی زدن... آخ که چقدر دلم براشون تنگ شده. اونا! اونا اونا! اونا!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(سکوت طولانی) نمی دونم، آره همون که شنیدی، نمی دونم.

4 comments:

niyoosha said...

amma oon sooske?!
oun? sooske?
vaay mozakhraf:))

baba injouriam ke migi nistaa! man ke be hich kodoom az inaayi ke gofti na shak kardam na gir dadam ke enghad asabet khoord mishe!
man faghat be oun sooske badbakh fek mikonam ke ba dastaaye mozakhrafe to ... :))

:D:D:D:D che hesse khoubie in do noghte di! too oon ja khalie ya hatta too in sookoote toolanit, hamin do noghte di dide(?!) mishod!
:D:D:D:D

niyoosha said...

ghalat kardi bayad approve koni ta man commentam inja visible she! dafe dige biam bebinam az in gherti bazia gozashti asan comment nemizaramaa!

(say kardam lahnam khashen bashe:)))

Anonymous said...

OOn moghei ke baraye avalin bar ye nafar oon kalame'i ke migi mafhoomesh bimafhoom ye hessi behesh das dad bad oon kalame az dahanesh parid biroon khob bichare faghat chizi ke too mokhesh gozashtaro ba seda az maghzesh kharej karde badesham kolli neshaste vo joon kande ta tooneste oon kalamaro ba mikh o ahan pare o sango choob rooye ye tike sang bekkane ta be oon sedaei ke az khpodesh kharej karede ghaaleb bede
oon mogham ke dashte aragh mirikhte o sango mikande dashte be ye chizi fek mikarde bed tamaame ehsasesho avval dar ghalebe ye seda va bad be soorate shekl aashkar karde :D

mehran said...

salam. Chera up nemikoni? Ba ham kheyli hamfekrim, malghame'i az pochgarayi va shakgerayi